اموزش نقاشی باب اسفنجی
عکس بچه های خنده دار
تولد کودک
سلام به پدر و مادران عزیز اگه دوست دارید بچه خود را خوشحال کنید و عکسش در وبلاگ من باشه از طریق یاهو عکسش رو بدید. ایدیم=pegmanp@yahoo.com
نویسنده :
pegman pishva
1:08
ماجراهای اصحاب کهف
در سده های اولیه دین مسیح گـروهى از جوانان مومن كه در یك زندگى تجملاتی در میان انواع ناز و نعمت به سـر مى بردند, براى حفظ عقیده خود به همه این نعمتهای دنیوی پشت پا زدند, و بـه غارى از كوه پناه بردند. خداوند می فرماید: "اذ اوى الفتیة الى الكهف "- "زمانى را به خاطر بیاور كه آن جوانان به غار پناه بردند" قرآن در 14 آیه به شرح تفصیلی اصحاب كهف پرداخته است. "نحن نقص علیك نباهم بالحق "- "ما داستان آنها رابحق براى تو بازگو مى كنیم " "انهم فتیة آمنوا بربهم وزدناهم هدى "-"آنـهـا جـوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم " از آیـات قـرآن اینچنین بر می آید كه اصحاب كـهـف در زمانی مى زیستند كه بت پرستى و كفر,...
نویسنده :
pegman pishva
1:01
داستان حضرت نوح
داستان حضرت نوح از قدیمترین داستانهای پیامبران و امتهای گذشته است. قوم نوح به پرستش خدایان ساختگی روی آورده بودند و حضرت نوح بارها و بارها سعی در آگاه نمودن آنان كرده بود ولی هر بار او را تكذیب می نمودند و به بهانه های مختلف كه اوبشری همچون دیگر انسانهاست از وی نافرمانی می كردند. حضرت نوح با دعوت ایشان به اندیشیدن در مورد هفت آسمان، پرتو افشانی خورشید و نور ماه و نیز یادآوری نعمتهای زمین از آنها می خواست كه به خدای واحد ایمان آورند اما، آنان هر بار بیش از پیش خداوند را منكر شده و او را دروغگو انگاشتند و می گفتند: 32 هود: قالوا یـنوح قد جـدلتنا فاكثرت جدلنا فاتنا بما تعدنا ان كنت من الصـدقین گفتند: ای نوح براستی با ما م...
نویسنده :
pegman pishva
0:55
داستان قرانی=دعای کشتی شکسته گان
یك كشتی در یك سفر دریایی در میان طوفان در دریا شكست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا كنان خود را به جزیره كوچكی برسانند. دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند. چون هر كدامشان ادعا می كردند كه به خدا نزدیك ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می كند، تصمیم گرفتند كه جزیره را به 2 قسمت تقسیم كنند و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند كدام زود تر به خواسته هایش می رسد.ا نخستین چیزی كه هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرف كرد.اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.ا هفته بعد دو جزی...
نویسنده :
pegman pishva
0:52