مادر جان بخون برای بچه داستان=بچه بیا بازی انلاین

داستان قرانی=دعای کشتی شکسته گان

 یك كشتی در یك سفر دریایی در میان طوفان در دریا شكست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا كنان خود را به جزیره كوچكی برسانند. دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند. چون هر كدامشان ادعا می كردند كه به خدا نزدیك ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می كند، تصمیم گرفتند كه جزیره را به 2 قسمت تقسیم كنند و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند كدام زود تر به خواسته هایش می رسد.ا نخستین چیزی كه هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرف كرد.اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.ا هفته بعد دو جزی...
21 شهريور 1391

خواب های وحشتناک کودک

خوابهای وحشتناک در کودکان   در این حالت کودک به علت دیدن خوابهای ترسناک از خواب بیدار می شود و اغلب بخشی از خوابی که موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد می آورد. در این زمان کودک اکثرا در رختخواب خود می نشیند و فریاد می کشد و یا گریه می کند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین می آید و از آنها تقاضای کمک می کند. گاهی هم ممکن است کودک دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بکشد و گریه کند اما از خواب بیدار نشود. علل اصلی کابوســــها علل و موجبات اصلی کابوسها ممکن است بر اثر رویدادها و مسائل ترسناکی باشد که کودک در طی روز در تلویزیون می بیند یا در داستانها و کتابها می خواند و یا اطرافیان تعریف می کنند...
21 شهريور 1391

نظافت پوست خیلی هم خوب نیست.

نظافت پوست ، خیلی هم خوب نیست تازه ترین پژوهش ها نشان میدهد ، کثیفی خیلی هم بد نیست و باید به کودکان اجازه داد تا حدودی کثیف شوند . به گفته پژوهشگران تمیز بودن بیش از حد پوست موجب میشود که توانایی آن در احیای سلولهای پوستی کاهش یابد .به بیان بهتر صورتی که باکتری های خوب روی پوست وجود داشته باشد ، قدرت پوست در مقابله با عفونت ها افزایش میابد حتی وسواس بیش از حد یکی از دلایل ایجاد بیماری حساسیت پوستی است . به همین دلیل توصیه میشود که بیش از اندازه در تمیز نگه داشتن پوست به خصوص پوست کودکان در حین بازی وسواس نشان ندهید. ...
21 شهريور 1391

اشپزی برای کودک

مواد لازم - ران مرغ 1عدد - برنج 2 قاشق سوپخوری - هویج 1عدد - نخود سبز 2 قاشق - سیب زمینی 1 عدد کوچک - گوجه فرنگی 1 عدد کوچک - جعفری خرد شده 1 قاشق - نمک مقداری   سوپ کودک   طرز تهیه ابتدا مرغ را به همراه برنج و هویج خرد شده و نخود سبز می گذاریم بپذد با حرارت کم وقتی نیم پز شده سیب زمینی خرد شده و جعفری را به آن اضافه کرده می گذاریم تا کاملاً سوپ ما جا بیفتد و آماده خوردن شود.   ...
20 شهريور 1391

داستان پینو کیو

روزی روزگار ی ، نجار پیری به نام ژپتو زندگی می کرد که آرزو داشت پسری داشته باشد . روزی او یک عروسک خیمه شب بازی ساخت و اسم او  را  پینوکیو گذاشت . پیرمرد در دلش آرزو می کرد که ای کاش این عروسک یک پسر بچه واقعی بود . در همان شب یک پری مهربان به کارگاه نجاری ژپتو پیر آمد و تصمیم گرفت تا آرزوی او را برآورده سازد .   او با چوب  دستی طلائی خود به آن عروسک چوبی زد و دستور داد تا آن عروسک جان بگیرد و در یک چشم به هم زدن پینوکیو جان گرفت . پری مهربان به پینوکیو گفت : اگر تو پسر شجاع ،تگو و فداکاری باشی ، روزی تو یک پسر واقعی خواهی شد . سپس پری رو به جیرجیرک روی تاقچه که اسمش جیمینی بود کرد و گفت از این به بعد تو ب...
20 شهريور 1391

داستان در جستو جوی نمو

مارلین یک دلقک ماهی زیبا بود . نمو پسر کوچولوی او یک باله ی ضعیف داشت برای همین مارلین خیلی نگران او بود . مارلین بقیه افراد خانواده اش را از دست داده بود . یک  بار کودای بد جنس تمام آنها را خورده بود . آن وقتها نمو یک تخم ریز بیشتر نبود و حالا مارلین تمام سعی اش را می کرد تا پسرش هیچ صدمه ای نبیند . نمو یک بچه ماهی سر زنده و بازیگوش بود که انتظار می کشید روز اول مدرسه ها سر برسد و در آنجا دوستان تازه ای پیدا کند اما مارلین حتی دوست نداشت نمو از خانه خارج شود . او از نمو پرسید : آن چیزی که هیچ وقت نباید در مورد اقیانوس فراموش منی چیست ؟ نمو آهی کشید و جواب داد اقیانوس خطر ناک است . روز اول مدرسه بچه ماهی ها برای گردش علمی روی ...
20 شهريور 1391

داستان پیتر پن

ادوارد برای مبارزه با دشمن به جنگ می رفت . وندی در طول جنگ ، پسرش دنی را با تعریف کردن افسانه هایی از پیترپن و سرزمینهیچستان سرگرم می کرد .اما دخترش جین این داستان ها را بچه گانه می دانست . پدر جین از او خواسته بود که مراقبت از خانواده را بر عهده گیرد . برای همین فکر می کرد که بزرگ شده است . یک شب که جین همراه نانادو از خانه بیرون رفته بود . بمباران هوایی توسط دشمن شروع شد ، او به سمت خانه دوید تا به دنی و مادرش که در پناهگاه بودند بپیوندد . دنی حسابی ترسیده بود ولی وندی به او گفت : این صدای توپ های کشتی کاپیتان هوک و دزدان دریایی است .   او به دنی گفت که پیترپن چگونه گنج هایی را که کاپیتان هوک از کشتی های مختلف دزدی...
20 شهريور 1391

نظر

باسلام به پدر و مادر عزیز لطفا به سایت نظر دهید       مدیریت سایت=pegman pishva ...
20 شهريور 1391

داستان شنگول ومنگول وحبه ی انگور

یکی بود... یکی نبود... غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. در زمان های قدیم ،سه بچه بز به نام های شنگول ،منگول و حبه ی انگور با مادرشون زندگی میکردند. روزی از روز ها مادر بز ها برای پیدا کردن غذا به بیرون رفت وبه بچه های خود گفت: بچه های عزیزم!وقتی کسی در زد به صداش توجه کنین تا کسه بی معرفتی نباشه. صدام رو بخاتر داشته باشین. یک دو سه... بعد به بیرون رفت تا غذا پیدا کنه. آقا گرگه در حمون لحظه به خونه ی دوبلکس مامان بزی رفت. در زد و گفت:منم ،منم مارتون.غذا آوردم براتون. تو حمون لحظه شنگول گفت:برو آقا گرگه؟؟؟ آیفون تصویری داریم!!! بعد رفت و ماسکه مامان بزی رو خرید.با اون به جلوی خونشون رفت. بعد در زد و گفت:منم ،منم ...
20 شهريور 1391